۴ سال پیش

درس هایی از تاریخ برای رویارویی با شرایط ویژه مانند کرونا ویروس

درس هایی از تاریخ برای رویارویی با شرایط ویژه مانند کرونا ویروس

هنگامی که در ژوئن 1812 ناپلئون بناپارت با ارتش 685000 نفری راهی روسیه شد، این زمان اوج قدرت او بود. در ماه نوامبر، او تنها با 27000 سرباز به خانه خود عقب نشینی کرد و تسلط فرانسه در اروپا از بین رفت. چگونه ممکن است یک موقعیت شکست‌ ناپذیر در عرض پنج ماه به یک بحران فاجعه ‌بار تبدیل ‌شود؟ هنگامی که رهبر یک تیم قانون های مدیریت بحران را نقض می کند، رسیدن به این فاجعه آسان است.

واقعا چه کسی با خودش تصور می کرد که یک ویروس 7 میلیارد نفر انسان را خانه نشین کند، ارتباط افراد را با دنیای بیرون از خانه قطع کند و بازارهای جهانی را این طور رو به نزول بکشاند؟

به نقل از نیکند، رفتار رهبران ما و حتی خود ما، در ماه های آینده نشان خواهد داد که چگونه از این بیماری همه گیر عبور کردیم و چقدر در امر مدیریت بحران موفق عمل کردیم. خوشبختانه، تاریخ شش درس برای آموزش پیرامون بحران به رهبران دارد. در این مطلب به این موارد اشاره خواهیم کرد. با ما همراه باشید.

از تاریخ بیاموزید

بهترین راه برای مقابله با بحران، آمادگی کامل برای آن است. تاریخ تکرار می شود و تقریباً هیچ موقعیت بی سابقه ای وجود ندارد. رهبران موفق و کارامد برای هر کاری آماده هستند. آنها می دانند که رسیدن به بحران مسئله “زمان” است، نه “اما و اگر”.

چگونه شکست بخوریم:

ناپلئون برای مبارزه خود با مطالعه حملات قبلی در آن کشور آماده شد، اما نتوانست از آن اطلاعات استفاده کند. او می دانست که در حمله سوئد به روسیه در 100 سال قبل، تامین نیروهای نظامی به دلیل شبکه ضعیف جاده ای و به این دلیل که روس‌ ها از تاکتیک زمین سوخته (scorched earth tactics) استفاده می ‌کردند و احشام و محصولاتی که ارتش مهاجم وی برای زنده ماندن به آنها نیاز داشت، را پنهان می کردند یا از بین می بردند، دشوار بود.

ناپلئون تدارکات وسیعی را ترتیب داد، اما هنوز هم روی توانایی ارتش خود برای تامین خوراک در خاک دشمن حساب می ‌کرد.

علاوه بر این او می دانست که زمستان سخت روسیه نیروهای سوئدی را ویران کرده است. اما در کمال تعجب، حتی با نزدیک شدن به هوای سرد، هیچ یک از سربازان خود را به لباس زمستانی مجهز نکرد. اگرچه او به مطالعه تاریخ پرداخت، اما از آن درس نگرفت.

چگونه برنده شویم:

تایوان با سرزمین اصلی چین تنها 130 کیلومتر (80 مایل) فاصله دارد و هر ساله میلیون ها مسافر به این سرزمین رفت و آمد می کنند. تایوان تا امروز (19 ام فروردین) تنها 376 مورد تایید شده ابتلا به کویید 19 و 5 نفر فوت بر اثر ابتلا به این ویروس گزارش کرده است. حالا این سوال مطرح می شود که واقعا آن ‌ها چطور از بحران بزرگ تر عبور کردند؟ این کشور در سال ۲۰۰۳ با بیماری سارس و دوباره در سال ۲۰۰۹ مورد هجوم H1N1 قرار گرفت، بنابراین رهبران آن آماده شدند. آن‌ ها از تاریخ درس گرفتند.

سازمان بهداشت جهانی در ۳۱ دسامبر ۲۰۱۹ به جهانیان در مورد ویروس کویید 19 هشدار داد و طبق یک گزارش، مقامات تایوانی در همان روز برای بررسی این مشکل به چین رفتند. پنج روز بعد، افرادی که از ووهان برگشته بودند غربالگری و سپس قرنظینه شدند. تایوان تاریخ را به خوبی مطالعه کرده بود و این تهدید جدید را جدی گرفت و در نهایت با آمادگی خوب، توانست به سرعت حرکت کند تا بحران را به حداقل برساند.

واقعیت را بپذیرید

“هیچ چیز مهمتر از درک چگونگی عملکرد حقیقت و چگونگی مقابله با آن نیست.” Ray Dalio

انسانها می خواهند از درد و ناراحتی دوری کرده و به دنبال لذت باشند. به همین دلیل استعدادهای ما دائماً در جستجوی اطلاعاتی هستند که تأیید می کند ما عالی هستیم. اما گاهی اوقات، واقعیت شیره جان را می مکد. وسوسه تسلیم شدن در توهم، قوی است، و ما وانمود می‌ کنیم که بهترین سناریوی مورد نظر، یک نتیجه محتمل تر از فاجعه‌ ای که در حال نزدیک شدن به آن هستیم، است.

برای رسیدگی موثر به یک بحران، ما باید موضوع را به صورت عینی مشاهده کنیم. اگر ناپلئون این کار را کرده بود، شاید در حال حاضر در مسکو به زبان فرانسه حرف می زد.

چگونه شکست می خوریم:

پس از پیشرفت ارتش فرانسه به سمت روسیه، خیلی زود آشکار شد که یک بحران در پیش است. قرار بود هزاران ارابه آذوقه آن ها را به سمت شرق همراهی کنند، اما آن ها از روز اول عقب مانده بودند. ناپلئون می ‌دانست که حتی هزاران تن آذوقه هم، همه سربازان او را تامین نخواهد کرد؛ او انتظار داشت که آن ‌ها مانند جنگ های پیشین تدارکات را از دهکده‌ ها به غارت ببرند. اما هنگامی که سربازانش کشف کردند که تمامی دهکده ها یکی از پس از دیگری با تکنیک زمین سوخته از بین رفته اند، دیدند اوضاع از آن چیزی که فکر می کردند هم خراب تر است. ناپلئون واقعیت را دید اما آن را نپذیرفت و آن را نادیده گرفت.

چگونه برنده می شویم:

جک ولچ، مدیرعامل سابق جنرال الکتریک همیشه در جلسات بحران اولین چیزی که می پرسید، این بود: “واقعیت چیست؟” همین سوال رمز موفقیت او بود. او به خوبی می دانست که حقیقت ابزاری قدرتمند برای حل هرگونه بحران است.

هنگامی که بازرسان تایوانی در اوایل ژانویه از ووهان بازگشتند، رهبران این کشور اطلاعات لازم برای دیدن واقعیت را در اختیار داشتند، اما چیزی که مهم تر بود شهامت پذیرش آن بود. آنها شروع به حل این مسئله به عنوان یک بحران جدی کردند.

این تایوان بود که در 9 مارس، با تشویق اینکه جهانیان این تهدید را جدی تر بگیرند، از سازمان بهداشت جهانی خواست تا شیوع کرونا ویروس را یک بیماری همه گیر معرفی کند. مدیر کل سازمان بهداشت جهانی در ابتدا این ایده را رد کرد و در نهایت دوازدهم مارس بود که این بحران را جدی گرفت و آن را برچسب پاندمیک یا بیماری همه گیر به تمام دنیا ابلاغ کرد.

رهبران بزرگ می‌ دانند که حل مشکلات نیازمند تمایل بی‌ باک به مواجهه با حقایق است.

یک استراتژی را دنبال کنید

” دنبال کردن استراتژی در واقع بسیار ساده است. شما یک مسیر کلی را انتخاب می ‌کنید و سپس آن را پیاده سازی می کنید.” Jack Welch

زمانی که شما این شجاعت را داشته باشید که عینک خوشبینی را از صورتتان بردارید و صادقانه با بحران مواجه شوید، اطلاعات ارزشمندی در مورد وضعیت به دست می ‌آورید و یک راه‌ حل بالقوه ارائه خواهید کرد. راه رسیدن به این راه ‌حل، استراتژی شما خواهد بود. استراتژی به عنوان یک ابزار قدرتمند برای هر رهبر به شمار می رود.

اگر می‌ خواهید در یک نبرد پیروز شوید، باید برنامه ‌ای را اجرا کنید که به احتمال زیاد پیروزی را در پی داشته باشد.

چگونه شکست می خوریم:

ناپلئون در هنگام عبور از روسیه یک استراتژی داشت که در جنگ ‌های متعدد قبلی راهگشا و موثر بود: اینکه به سرعت حرکت کند و ارتش دشمن را درهم بشکند. اما این استراتژی به طرز وحشتناکی ناقص بود، هم به این دلیل که نتوانسته بود از تاریخ درس بگیرد و هم به این خاطر که موفق نشد واقعیت را به وضوح ببیند.

اگر ناپلئون واقعیت را می پذیرفت، متوجه می شد که وضعیت ضعیف جاده ‌های روسیه از تامین تدارکات سربازان جلوگیری خواهد کرد و می دانست که روس‌ ها از تاکتیک‌ های زمین سوخته استفاده خواهند کرد و منابعی برای تامین سربازان در اختیار نخواهد داشت. طی چند هفته مشخص شد که طرح وی منطبق با واقعیت نیست و بحران در حال بدتر شدن است.

چگونه برنده شویم:

تایوان با تأیید این بحران به عنوان یک تهدید بزرگ، می دانست که برای جلوگیری از شیوع بیشتر ویروس و بالا رفتن میزان مرگ و میر نیاز به یک برنامه جامع دارد. استراتژی تایوان شناسایی سریع موارد مبتلا شده و قرنطینه آن ها بود. با تجربه ای که در مورد شیوع ویروس در چند سال گذشته داشته، اکنون به خوبی می داند که صادق بودن و صادقانه رفتار کردن در این شرایط مهم ترین چیزی است که باید به آن پایبند باشد.

هر اقدامی که این کشور از اوایل ژانویه انجام داده، از این استراتژی پیروی می کند: پیروی از قانونی سخت گیرانه در مورد شناسایی افراد مبتلا، پیگیری افراد قرنطینه شده و اعزام محققان و پزشکان برای پیگیری اوضاع افراد بیمار، همه و همه مواردی هستند که نتیجه دنبال کردن یک استراتژی مشخص هستند. همانطور که در آمار هم می بینید، استراتژی به کار گرفته شده توسط تایوان به معنای واقعی کلمه موثر عمل کرده است.

اقدام قاطع را در پیش بگیرید

” حالا اگر قصد دارید در هر جنگی برنده شوید، باید یک کار را انجام دهید. شما باید ذهن تان را اداره کنید. بدن همیشه خیلی زود تسلیم می شود. همیشه، صبح و ظهر و شب خسته است. اما اگر ذهن خسته نشود، بدن نیز هرگز خسته نخواهد شد.” General George S. Patton

بسیار خوب، فرض می کنیم که اکنون شما با مطالعه تاریخ به خوبی در مورد این بحران آماده شده اید، به حقایق بدون فریب دادن خود نگاه کرده ‌اید و از این واقعیت برای ارائه استراتژی استفاده کرده اید. اکنون زمان آن رسیده است که عمل کنید، نه به صورت اتفاقی، بلکه با یک اقدام گسترده و فوری مانند زمانی که خانه تان در آتش می سوزد!

زمانی می گوییم بحران، که واقعا در شرایط تهدید کننده قرار گرفته ایم، بنابراین تلاش شدید تنها پاسخ مناسب به این وضعیت خواهد بود. از ذخایری که برای این روزها کنار گذاشته اید استفاده کنید و صندوق های اضطراری را فعال کنید.

شاید به عنوان مسئول بحران لازم باشد در این شرایط با تیم تان ساعت های بی وقفه کار کنید و تلاش کنید، اما به یاد داشته باشید که اقدام گسترده برای همیشه پایدار نیست و زمان و مکان خاصی می طلبد.

چگونه شکست می خوریم:

در مراحل اولیه حمله روسیه، پیشرفت سریع بود. عبور اولیه ارتش بزرگ فرانسه از رودخانه نمان تقریبا باعث قطع لشکر ششم روسیه شد و از بین بردن حدود ۱۲۰۰۰ نفر از افراد آن ها بود. تنها چهار روز پس از عبور از رودخانه، فرانسوی ها وارد ویلنا، مقر ارتش روسیه شدند. اما ارتش فرانسه به اندازه کافی سریع نبود چرا که آنها یک ساعت پس از تخلیه روسیه وارد کشور شدند. آن ها تدارکات ویلنا را پیدا کردند، اما پل پیش رو ویران شده بود. پیروزی قطعی ناپلئون در عرض یک ساعت از میان دستانش گذشت. این در حالی است که اگر ناپلئون یک اقدام قاطع را در پیش می گرفت قطعا پیروز می شد.

چگونه برنده شویم:

تایوان می دانست که یک استراتژی عالی و فوق العاده بدون اقدام قاطع بی فایده است. همانطور که در آمارهای سازمان جهانی بهداشت نیز می بینید، این کشور پیوسته در مبارزه با این ویروس از دیگران جلوتر است.

قبل از پایان ماه ژانویه، افراد مسئول، ورود مسافران از ووهان و مسافرت مردم کشور خود به چین را ممنوع کرده بود و نظارت الکترونیکی بر شهروندانی که در قرنطینه بودند را آغاز کردند. این در حالی بود که در نقطه مقابل، اغلب جهان حتی شروع به غربالگری توریست‌ های چینی در فرودگاه‌ های خود نکرده بودند.

در ۱۹ مارس، مراقبت های پیشگیرانه تایوان از این هم فراتر رفت و ورود همه اتباع خارجی به کشور را ممنوع کرد. در حالی که به نظر می‌ رسد بسیاری از کشورها این موضوع را به رسمیت نشناختند و جدی نگرفتند.

در یک اوضاع بحرانی، سرعت حرف اول را می زند. در صورت شیوع گسترده و پاندمیک شدن ابتلا به ویروس، حتی تاخیر یک ساعته می تواند به معنای کشته شدن صدها نفر دیگر باشد، چیزی معادل تصاویر غم انگیزی که این روزها از اوضاع شیوع ویروس در ایتالیا می بینیم.

انعطاف پذیر باشید

“در مورد هدف خود واضح و شفاف باشید اما نسبت به روند دستیابی به آن انعطاف پذیر باشید.” – Brian Tracy

اگر استراتژی به کار گرفته شده موثر عمل نمی کند، از خود بپرسید: آیا درست عمل نکردن استراتژی به این دلیل است که وقت کافی برای اجرای آن ندارم یا این به معنی اشتباه بودن استراتژی است؟ دانستن جواب آسان نیست. این مهارتی است که از تجربه های گوناگون به دست می آید. با این وجود، در بسیاری از موارد شرایط فریاد می زند که استراتژی شما ناقص است و باید مسیر را دوباره تنظیم کنید.

چگونه شکست می خوریم:

ناپلئون اعتقاد داشت كه در هر نبرد تن به تن، دشمن را شکست خواهد داد و بر آن پیروز خواهد شد، بنابراین او ارتش روس ها را تا 600 مایل تعقیب كرد. او امیدوار بود که ابتدا روس ها را درست در داخل مرز، سپس قبل از رسیدن به اسمولنسک و سپس در بورودینو سرنگون کند. اما پس از عبور از هر یک از این مرزها، ارتش دشمن همچنان دست نخورده بود.

استراتژی او به وضوح شکست ‌خورده بود، اما هیچوقت نشانی از عوض کردن استراتژی و یا انعطاف پذیری در این مورد در وجود ناپلئون نبود.

چگونه برنده شویم:

تا تاریخ ۱۹ مارس، کشور تایوان فقط حدود ۱۰۰ مورد مبتلا شده به ویروس را گزارش کرده بود، این در حالی بود که کشور همسایه اش چین، تا همین تاریخ ۸۱۰۰۰ مورد مبتلا شده به کروناویروس را ثبت کرده بود.

یک روز بعد یعنی در 20 ام مارس، 27 مورد جدید به آمار تایوان اضافه شد، یعنی چه چیزی در این بین اشتباه بوده که یک دفعه این تعداد افراد مبتلا را به دنبال داشته؟ بله، متوجه شدند که بیشتر موارد جدید مبتلا شده، مسافران بازگشتی بودند.

دولت تایوان با دیدن این اوضاع بلافاصله به شهروندان خود توصیه کرد که به خارج از کشور سفر نکنند و پروازها از طریق فرودگاه های کشور ممنوع شد. این کشور هنوز استراتژی خود را کاملا تغییر نداده است، اما جالب خواهد بود که ببینیم آیا تغییرات در موارد جدید را می تواند کنترل کند یا خیر.

یک نمونه ایجاد کنید

چیزی بهتر از یک بحران برای آشکار کردن شخصیت واقعی یک رهبر وجود ندارد. مدیریت بحران توسط مسئولان دخیل در کنترل بحران، میزان شفقت، صداقت و شجاعت آنان را به مردم نشان خواهد داد. افرادی سودجو از این وضعیت سود خواهند برد و شروع به احتکار غذا و تدارکات برای فروش گران تر خواهند کرد. اگر می خواهید خود و تیم خود را با موفقیت در یک بحران هدایت کنید، باید یک نمونه را دنبال کنید. یک بحران نیازمند این است که همه تلاش‌ های خود را به پیش ببرند.

چگونه شکست می خوریم:

در اکتبر ۱۸۱۲ ناپلئون به مدت یک ماه در مسکو مردد ماند و منتظر پیمان صلحی بود که هرگز فرا نر‌سید. شهر توسط ساکنانش رها شده بود و سه چهارم آن در آتش غارت سوخته و از بین رفته بود. ناپلئون با خود فکر کرد، ارتش او به صد هزار نفر کاهش یافته بود، یک زمستان سرد و خشن در حال نزدیک شدن بود و ارتش روس در انتظار حمله متقابل بود، بالاخره تصمیم فاجعه ‌بار را گرفت… اینکه فرار کنند.

هنگامی که روس‌ ها دوباره وارد شهر شدند، متوجه شدند که فرانسوی ها در یک اقدام کینه توزانه کاخ کرملین را منفجر کرده اند، کلیسا را آلوده کرده اند و اجساد را در وسط خیابان ترک کرده اند.

در نیمه راه بازگشت به خانه، خبر کودتای پاریس وحشت ناپلئون را برانگیخت و او ارتش خود را رها کرد تا برای محافظت از تاج و تخت خود به سمت خانه بشتابد. تردید در تصمیم گیری، بزدلی و کوته نظری ویژگی های خوبی برای یک رهبر نیست و نمونه ناپلئون بدون شک روحیه سربازانش را از بین برد و بحران را بدتر کرد.

چگونه برنده شویم:

رهبران خوب در بحران سربازان خود را دچار وحشت نمی کنند و یا تصمیم به ترک آن ها نمی گیرند. آن ‌ها با آرامش خود به تیم هم آرامش می دهند، به خوبی ارتباط برقرار می ‌کنند، به تیم شان گوش می ‌دهند و الهام ‌بخش آن‌ها هستند و مسئولیت اشتباهات را می ‌پذیرند.

دولت تایوان به مردم خود خبرهای طبقه بندی شده مربوط به کروناویروس را نمی داد، بلکه بسیار صریح و شفاف هر آنچه که بود را با مردم در میان می گذاشت. از ابتدا هم وزیر بهداشت و هم معاون رئیس جمهور روزانه جلسات مطبوعاتی را برگزار می کردند و دفتر رئیس جمهور به روزرسانی های منظم را انجام داد. بر خلاف بسیاری از سیاست مداران در سراسر جهان، وزیر بهداشت تایوان شخصاً فرماندهی مرکز اپیدمی این کشور را به عهده گرفت و به معنای واقعی نشان داد که رهبر خوب بودن یعنی چه!

او نه تنها دستورالعمل‌ های روشنی که در زمینه کاهش گسترش ویروس موثر بوده را ارائه می کند، بلکه روحیه شهروندان را نیز بالا نگه می‌ دارد.

و اما سخن پایانی … حالا نوبت توست …

این شرایطی که تمام دنیا با آن درگیر شده و هر روز خطرناک تر می شود، چیزی است که حتی آدم برای دشمنش هم آرزو نمی کند. هر روز با دیدن تصاویر غم انگیز گسترش ویروس بیشتر از روز قبل ناراحت می شویم. اکنون شرایطی است که همه آرزو می کنیم کاش این کابوس زودتر تمام شود.

اکنون ما در وسط بزرگترین بحران در صد سال اخیر قرار داریم و نحوه رفتار ما با این شرایط، نشان می دهد که ما واقعاً چه کسی هستیم. هر کدام از ما می توانیم به روش خاص خودمان و در حوزه های تحت نفوذمان رهبر باشیم و شرایط را از این که هست بهتر کنیم. بیایید حداقل به خودمان ثابت کنیم که چه کسی هستیم.